وبلاگ حقوقی



استرداد جهیزیه

اموالی که بر طبق رسوم قدیم زن به خانه شوهر می‌آورد، تحت عنوان جهیزیه شناخته می‌شود

اصولا زن نیز مانند مرد می‌تواند در اموال خود هر تصرفی انجام دهد و در واقع در مسایل مالی خود استقلال تام دارد

سیاهه جهیزیه

زن جزئیات اموال مربوط به جهیزیه خود را در سیاهه‌ای یادداشت کند

به این نوشته اصطلاحا سیاهه جهیزیه گفته می‌شود. سیاهه جهیزیه تهیه‌ شده توسط زن باید به امضای مرد برسد.

امضای مرد به سیاهه جهیزیه اعتبار می‌دهد، اما در صورتی که اثر انگشت شوهر نیز در سیاهه اموال زن درج شود، این موضوع اعتبار این سند عادی را بیشتر خواهد کرد

در سیاهه اموال زن ذکر می‌شود که به عنوان مثال یخچال، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و نظایر آن به عنوان جهیزیه تهیه شده است

آیا جهیزیه به ارث میرسد؟

همسران در مسائل مالی خود استقلال دارند. به همین دلیل جهیزیه نیز مالی است که متعلق به زن است و اگر زمانی زن فوت کند، اموالی که از او به جا می ماند به میزان سهم الارث به وراث تعلق می گیرد

جهیزیه نیز به چنین سرنوشتی دچار می‌شود. اگر مرد و زن فرزند داشته باشند، یک چهارم اموال به مرد، ارث می رسد و اگر صاحب فرزندی نباشند، یک دوم اموال به مرد به ارث رسیده و بقیه اموال میان فرزندان تقسیم می شود.

استرداد جهیزیه

در عرف و قوانین خانواده و سایر قوانین ایران، جایی دیده نمی‌شود که بنا را براساس جهیزیه نهاده باشند.

جهیزیه از حقوق مالی زن است. هرچند هر مالکی حق همه گونه تصرف در مایملک خود را دارد.

اما مرسوم نیست که در هنگام زندگی مشترک، زن جهیزیه خود را مسترد کند.

این موضوع در جایی مصداق می یابد که اختلافات عمیق شده و زن می خواهد از این حربه علیه شوهر استفاده کند و با جهیزیه او را به زانو درآورد.

اما اموالی که توسط شوهر تهیه شده است در حکم جهیزیه و یا جزیی از جهیزیه نیست و زن نمی‌تواند در دعوی استرداد جهیزیه، آن اموال را نیز مطالبه نماید.

برای اثبات درخواست استرداد جهیزیه از مرد، بهترین راه ارسال اظهارنامه رسمی با موضوع درخواست استرداد جهیزیه است که از تاریخ ابلاغ این اظهارنامه، ید مرد نسبت به جهیزیه ید امانی شده و عدم استرداد جهیزیه، میتواند با جمع سایر شرایط موجب تعقیب کیفری مرد شود.

در این حالت زن مختار است در صورتی که مبلغ جهیزیه زیر بیست میلیون تومان باشد براساس قانون جدید شوراهای حل اختلاف، استرداد جهیزیه را از طریق شورای حل اختلاف مطالبه نماید.

 

اگر مبلغ جهیزیه بالای بیست میلیون تومان باشد استرداد جهیزیه از طریق طرح دعوی استرداد جهیزیه در دادگاه خانواده انجام می‌شود

قبل از طلاق

فراهم کردن اموالی که برای زندگی مشترک با عنوان جهیزیه شناخته میشود، مطابق قانون بر عهده مرد است و مطابق عرف بر عهده زن میباشد

زن میتواند از خریدن جهیزیه خودداری کند. وظیفه مرد است که لوازم منزل مشترک را تهیه کند. یعنی مرد قانونا نمیتواند زن خود را مجبور کند که جهیزیه خریداری کند

اگر زن جهیزیه خریداری کرده باشد، میتواند در زمان زندگی مشترک نیز برای استرداد جهیزیه و یا پس گرفتن آن از شوهر خود اقدام کند

 در طلاق از طرف مرد

مرد در هر زمانی میتواند برای طلاق زن اقدام کند

اگر وسایل منزل مشترک که با عنوان جهیزیه شناخته میشود، متعلق به زن باشد، زمانیکه مرد میخواهد زن را طلاق بدهد، زن میتواند دادخواست استرداد جهیزیه بدهد و تمام وسایلی را که خریداری کرده است و در خانه مرد به صورت امانت میباشد را از او بگیرد.

 در طلاق از طرف زن

زن برای طلاق باید دلیل قانونی و یکی از شرطهای ۱۲ گانه در سند ازدواج را داشته باشد.

زمانیکه زن میخواهد از شوهر خود طلاق بگیرد، میتواند دادخواست استرداد جهیزیه داده و مطابق با سیاهه جهیزیه، تمام وسایلی را که خریداری کرده است را از شوهر خود بگیرد.

استرداد جهیزیه هم میتواند قبل از طلاق و هم بعد از طلاق از مرد انجام شود.

 طلاق توافقی

در طلاق توافقی زن و مرد باید در خصوص جهیزیه ای که زن به خانه آورده است توافق کنند و معمولا زن جهیزیه خود را با خود میبرد.

اگر هم زن و مرد توافقی در خصوص جهیزیه نکنند زن میتواند با استناد به سیاهه برای گرفتن جهیزیه خود اقدام کند.

 

خیانت در امانت نسبت به جهیزیه

با توجه به اینکه در جرم خیانت در امانت، عنصر قانونی سپردن مال، به قصد استرداد شرط مهمی است، درباره جهیزیه، مادامی که زوجین زندگی مشترک دارند و از جهیزیه استفاده می‌کنند بحث سپردن به عنوان امانت مطرح نیست، تا با عدم استرداد جهیزیه از طرف زوج، امکان طرح شکایت کیفری خیانت درامانت توسط وی انجام شود.

اما در صورتی که زوجین، جدا از هم زندگی می‌کنند یا پس از طلاق، زوج از گرفتن جهیزیه خودداری نماید و زوجه اظهارنامه رسمی مبنی بر مطالبه جهیزیه ارسال نماید، می‌توان در این حالت ید زوج را امانی دانست و شکایت خیانت در امانت به دلیل عدم گرفتن جهیزیه مطرح نمود که البته مرسوم نیست.

بهترین راه برای گرفتن جهیزیه تقدیم دادخواست استرداد جهیزیه می‌باشد

تعقیب کیفری شوهر به اتهام فروش جهیزیه

با توجه به مال بودن جهیزیه و اختصاص این اموال به زن، در صورتی که مرد جهیزیه همسرش را به فروش برساند، ممکن است با اتهام فروش مال غیر که مجازات آن درحکم ی است، روبرو شود.

این محکومیت غیر قابل تبدیل به جزای نقدی است و حداقل یکسال حبس، پرداخت جزای نقدی معادل دو برابر مال برده شده و همچنین رد مال است.

می‌توان گفت که مجازات سنگینی برای این عمل در قانون راجع به فروش مال غیر و ماده واحده تشدید مجازات مرتکبین ی پیش بینی شده است.

 

وکیل متخصص استرداد جهیزیه و وکیل متخصص خانواده

همانگونه که در بالا نیز عرض شد، اولین راه برای استرداد جهیزیه و تشخیص ماهیت حقوقی جهیزیه، تعیین نوع دعوای استرداد جهیزیه است که به صورت حقوقی یا کیفری طرح شود.

شما میتوانید برای اطلاع از چگونگی گرفتن جهیزیه با وکیل استرداد جهیزیه به صورت تلفنی گفتگو کنید تا شما را برای مراجعه به شورای حل اختلاف راهنمایی کند.

شما باید برای استرداد جهیزیه، دادخواست تنظیم کنید که در صورت نیاز و نداشتن اطلاعات کافی میتوانید برای تنظیم دادخواست با وکیل م کنید.

 

اگر برای استرداد جهیزیه قصد داشته باشید که وکیل بگیرید باید مدارک زیر را به وکیل تحویل بدهید:

مدارک استرداد جهیزیه

اصل سند ازدواج

اصل شناسنامه زن

اصل کارت ملی زن

سیاهه جهیزیه معتبر

در صورت نبود اصل سند ازدواج باید کپی آن را از دفترخانه ای که عقد کرده اید دریافت کنید

 


تعریف چک

در ماده ی 310 قانون تجارت در تعریف چک نوشته شده است چک نوشته ای است که به موجب آن، صادرکننده وجوهی را که در نزد محالٌ علیه( کسی که به او حواله داده شده که درباره چک بانک است) دارد، کلا یا بعضا مسترد یا به دیگری واگذار می نماید ؛ اما ماده ی 2 قانون صدور چک اصلاحی 1382، آن را سندی می داند که عهده ی بانک های دایر به موجب قانون ایران صادر شده باشد؛ در واقع، چک از نظر قانون اصلاحی 1382، نوشته ای است که بر عهده ی یک بانک صادر شده باشد، به عبارت دیگر، نوشته ای است که محالٌ علیه آن یک بانک است.مقصود از چک کیفری،یک اصطلاح بازاری است و در قانون همچین اصطلاحی وجود ندارد .در واقع مقصود از این عبارت ،وصول چک پرداخت نشده از طریق طرح شکایت در دادسراست.چک پرداخت نشدنی همانطور که از نامش میتوان متوجه شد ،چکی است که وجه آن به دلایلی مثل بسته بودن حساب صادر کننده،نبود مقدار پول کافی در حساب او،عدم تطابق امضا، قلم خوردگی یا اختلاف در متن چک پرداخت نمیشود.مطابق با شرایط ، چک از هر دو ضمانت اجرای حقوقی و کیفری برخوردار و در صورت عدم وصول وجه چک، صادرکننده به حبس محکوم خواهد شد. پس با عنایت به مواد 3، 7 و 10 قانون صدور چک 1382، صادرکننده به جرم صدور چک بلامحل به شرح زیر قابل تعقیب جزایی(کیفری) است.

چک بانکی عادی

چک بانکی عادی یکی از مرسوم‌ترین انواع چک بانکی است که صاحب چک، از حساب جاری خود، چکی را در وجه حامل یا شخص گیرنده صادر می‌کند. برای نقد کردن این چک باید به یکی از شعبه‌های بانکی که چک را صادر کرده است، مراجعه نمود.

برای نقد شدن این چک هیچ تضمینی وجود ندارد. اگر موجودی حساب صاحب چک کافی نباشد قادر به نقد کردن و گرفتن پول‌تان نخواهید بود. در واقع تنها تضمین این نوع چک، اعتبار صادرکننده است.

چک تایید شده

در این نوع چک، صاحب حساب جاری، چکی را در وجه حامل یا شخص گیرنده صادر می‌کند و بانک پرداخت وجه را تایید می‌نماید. چک تأییدشده تضمین بیشتری در اختیار دارنده آن قرار می‌دهد. زیرا بانک تأیید می‌کند که صادرکننده آن به میزان مندرج در چک، وجه نقد در حساب خود دارد. بانک پس از تایید مطلب مذکور، وجه را در حساب صادرکننده مسدود می‌کند و سپس آن را فقط به آورنده چکِ تاییدشده می‌پردازد.

چک تضمین شده

چک تضمین‌شده یا چک تضمینی رمزدار چکی‌ست که توسط بانک و به درخواست مشتری صادر و پرداخت وجه آن توسط بانک تضمین می‌شود. برای صدور چک تضمینی نیاز به داشتن دسته چک نیست بلکه هر فردی می‌تواند با مراجعه به بانکی که در آن حساب دارد درخواست صدور چک تضمین شده کند.

این نوع چک در حقیقت یک چک بانکی‌ست، نه چکی که بانک آن را تضمین می‌کند. درواقع این چک‌ قابل‌وصول و قابل‌اطمینان است زیرا در زمان صدور چک تضمینی، مبلغ آن از حساب صادرکننده کسر می‌گردد.این چک را می‌توان با مراجعه به شعب بانک صادرکننده وصول کرد. همچنین این امکان وجود دارد که چک تضمین شده را در سایر بانک‌ها نقد کنید با این تفاوت که واریز آن به حساب شما حدود 1 روز کاری زمان خواهد برد.

لازم به ذکر است که چک‌های تضمین‌شده قابل‌مسدودشدن و توقیف‌کردن نیستند و ورشکستگی و فوت کسی که چک را صادر کرده‌ است، تأثیری در وصول آن ندارد.

چک بین بانکی (چک رمزدار)

چک بین بانکی به چکی گفته می‌شود که به وسیله‌ی بانک و بنا به درخواست مشتری به عهده‌ی یکی از بانک‌های دیگر و با استفاده از رمز صادر می‌گردد. این نوع چک را نمی‌توان نقداً وصول کرد، بلکه بانک مورد نظر مبلغ را به حساب متقاضی در بانک مقصد انتقال می‌دهد. بنابراین، چک بین بانکی، غیرقابل انتقال به شخص ثالث است.

پرداخت چک بین بانکی، همچون چک تضمین شده، از سوی بانک کاملا تضمین می‏شود و حکم پول نقد را دارد. چک بین بانکی حتما باید در وجه شخص گیرنده نوشته شود و صدور آن در وجه حامل ممنوع است. همچنین شماره حساب و کد شعبه بانکی که فرد گیرنده در آن حساب دارد نیز باید در چک درج گردد. از این رو، احتمال یده شدن و سواستفاده از چک بسیار کم است و استفاده از آن از امنیت بالایی برخوردار است.

چک مسافرتی

چک مسافرتی توسط بانک صادر و وجه آن در هر یک از شعب آن بانک یا توسط نمایندگان و کارگزاران آن پرداخت می‌شود. چک مسافرتی در واقع نوعی چک بانکی‌ست، با این ویژگی که وجه آن را همه شعب بانک صادرکننده می‌پردازند. همین امر سبب می‌شود افراد به‌جای حمل پول از چک مسافرتی استفاده کنند. به‌علاوه این چک‌ها قابل‌اطمینان نیز هستند.

اگر روزی چکی را از شخصی در دست داشتید و برای نقد کردن آن به بانک مراجعه کردید و حساب صادرکننده چک موجودی نداشت، برای دریافت طلب خود چه خواهید کرد؟ به کدام محکمه مراجعه می‌کنید؟ این نوشتار درپی پاسخ به این سوال‌ و توضیحات چک برگشتی است.

قانون به صدور چک بلامحل به عنوان یک جرم نگاه کرده است. هر جرمی برای وقوع، نیاز به شرایطی دارد. قانون اعلام می‌دارد که در صورت وجود هر یک از حالات یا شرایط زیر، صدور چک بلامحل جرم کیفری نخواهد بود. بنابراین در هر یک از موارد زیر، شکایت شاکی به دلیل حقوقی بودن چک پیگرد کیفری نخواهد داشت:

۱٫ در صورتی که چک برگشتی دارای وعده باشد

چک باید به صورت نقد و بدون وعده صادر شود. زیرا چک باید همانند اسکناس وسیله پرداخت نقدی باشد. بنابراین اگر به فرض مثال، امروز چکی برای تاریخ فردا یا هفته یا ماه یا سال آینده صادر شود، صادرکننده چک مجازات کیفری نخواهد شد. زیرا این چک حقوقی است. همان‌طور که می‌دانید، صدور چک برگشتی بدون وعده، بسیار نادر است و حتی بسیاری از چک‌هایی که صادرکنندگان آن توسط دادگاه به مجازات حبس محکوم می‌شوند، در واقع چک‌های وعده دار و حقوقی هستند اما دلیل تعیین مجازات در این موارد آن است که صادرکنندگان چک به عنوان متهم در دادسرا یا دادگاه قادر به اثبات این موضوع که چک به صورت وعده‌دار صادر شده است نیستند. بنابراین نحوه اثبات این موضوع و شیوه دفاع، از اهمیت فراوانی برخوردار است.


تهمت و افترا چیست؟

 

تهمت و افترا در اصطلاح حقوقی عبارت است از اینکه فردی جرمی را به دیگری نسبت دهد؛ بدون آن که قادر به اثبات آن باشد. در حقیقت افترا فعلی تهمتی است که تهمت‌زننده برای متهم کردن افراد، وسایل و ادوات جرم را به نوعی به شخص منتسب کند یا در منزل یا در جیب یا در وسایلی که مربوط به آن شخص است، قرار دهد. ماده ۶۹۷ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی در این زمینه می‌گوید: «هر کس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در رومه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری را صریحا نسبت دهد یا آنها را منتشر کند که مطابق  قانون آن امر جرم محسوب می‌شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت کند، جز در مواردی که موجب حد است، به یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق یا یکی از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.»

همچنین بر اساس ماده ۶۹۹ این قانون، «هرکس عالما عامدا به قصد متهم کردن دیگری آلات و ادوات جرم یا اشیایی را که یافت شدن آن در تصرف یک نفر موجب اتهام او می‌‌شود، بدون اطلاع آن شخص در منزل یا محل کسب یا جیب یا اشیایی که متعلق به او است، بگذارد یا مخفی کند یا به نحوی متعلق به اوقلمداد کند و در اثر این عمل شخص مزبور تعقیب شود، پس از صدور قرار منع تعقیب یا اعلام برائت قطعی آن شخص، مرتکب به حبس از ۶ ماه تا سه سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شود.»ملاک مجرم تلقی شدن مفتری (افترا دهنده)، ارتکاب جرم به شکل عالمانه و عامدانه است؛ به این معنا که مفتری به جرم بودن آنچه نسبت می‌دهد، علم داشته باشد و عمدا عمل افترا را انجام دهد.

انواع افترا و تهمت

 

افترا به دو نوع تهمت قولی و افترای فعلی تقسیم می‌شود.

  • تهمت و افترای قولی، نسبت دادن جرمی به دیگران به صورت لفظی یا از طریق رسانه‌ها یا اوراق چاپی یا نطق در مجامع است.
  • تهمت و افترای فعلی نیز وقتی صورت می‌گیرد که مفتری به قصد متهم کردن افراد، آلات و ادوات جرم را در منزل، جیب یا محل کار شخص قرار دهد؛ به‌گونه‌ای که وجود آن آلات و ادوات موجبات تعقیب جزایی فرد را فراهم کند.

انتشار، از شرایط تحقق تهمت

نکته قابل توجه در جرم افترا، انتشار آن است. در واقع اگر کسی متنی حاوی انتساب جرمی به دیگران را تهیه کند و نزد خود نگه دارد یا مانع انتشار آن شود، مرتکب جرم افترا نشده است. نکته قابل توجه دیگر در جرم افترا این است که افترا وقتی حادث می‌شود که مفتری، جرمی را به کسی صریحا نسبت دهد. در حقیقت عمل مورد انتساب باید بر طبق قوانین حدود، قصاص، دیات و تعزیرات، جرم تلقی شود. بنابراین نسبت دادن اعمالی خلاف یا ناهنجار که جرم‌انگاری نشده باشد، افترا تلقی نمی‌شود مانند بی‌نظم، بی‌انضباط، بی‌حیا و… . از آنجایی که این موارد جرم‌انگاری نشده است، مصداق جرم افترا تلقی نمی‌شود.

چنانچه جرم افترا اثبات شود و در واقع مفتری نتواند نسبت داده‌شده را اثبات کند، قانون برای مفتری کیفر پیش‌بینی کرده است. مواد ۶۹۷ و ۶۹۹ قانون مجازات اسلامی در افترای قولی ـ به جز در موارد تهمت‌های ناموسی که موجب حد است – برای مفتری حبس از یک ماه تا یک سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق پیش‌بینی کرده است. کیفر افترای فعلی نیز حبس از ۶ ماه تا ۳ سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق است.

ارکان و اجزای قانونی تهمت

  1. مفتری جرمی را به صورت صریح و واضح به دیگری نسبت دهد.
  2. آن جرم امری پوچ و واهی بوده، یعنی ساخته تخیلات ذهن شاکی باشد.
  3. مفتری با انگیزه ضرر زدن و هتک حیثیت آن جرم را به غیر نسبت دهد.
  4. نسبت‌دهنده (شاکی) نتواند درستی موضوعی را که به دیگری نسبت داده است، در مرجع قضایی صلاحیت‌دار به اثبات برساند.

قابل ذکر است اگر کسی از روی عصبانیت و ناراحتی به دیگری بگوید «» یا «» موضوع توهین است؛ نه افترا. در توضیح این مطلب، مثالی را می‌توان مطرح کرد: شخص الف مدعی است که آقای ب اتومبیلش را سرقت کرده و پرونده امر پس از بررسی‌های معموله قضایی با صدور قرار منع پیگرد یا حکم برائت قطعی مختومه شده است. آیا در این قضیه شاکی به عنوان مفتری قابل تعقیب کیفری است؟ در این مثال چند حالت ممکن است اتفاق بیفتد:

  1. شاکی واقعاً اتومبیلی داشته که ثابت شده قطعاً به سرقت رفته و صاحب مال با دلایل یا توضیحاتی که پیش خود داشته، به این نتیجه رسیده که شخص»ب» آن را سرقت کرده است و این امر در دادگاه هم به اثبات می‌رسد که در اینجا شاکی مفتری به حساب نمی‌آید.
  2. ممکن است اتومبیل شاکی واقعاً سرقت شده باشد اما شخص «ب» آن را سرقت نکرده بلکه دیگری آن را سرقت کرده است. در این صورت نیز شاکی به دلیل اینکه گریز و چاره‌ای جز اعلام شکایت نداشته و قصد وی دادخواهی بوده و نه چیز دیگر، در اینجا نیز مفتری تلقی نمی‌شود.
  3. ممکن است اتومبیل شاکی سرقت نشده یا اساساً اتومبیلی نداشته که به سرقت رفته باشد اما وی جرم سرقت مذکور را به دیگری نسبت می‌دهد و شکایت وی مردود اعلام می‌شود. در این مورد وی به عنوان مفتری قابل تعقیب کیفری است. زیرا شاکی در این موضوع به قصد اضرار به دیگری و برخلاف واقع و به انگیزه هتک حیثیت دیگری اعلام شکایت کرده و قصد وی تظلم و دادخواهی نبوده است.

زیرا وقتی شاکی یا نسبت‌دهنده جرم، موضوع و اهرمی از پیش خود ساخته را که اساساً و در حقیقت آن واقعه رخ نداده است، از روی عمد، به دروغ و برای زیان دیگری و با علم و اطلاع به کذب بودن آن همچنین با سوء نیت خاص به دیگری نسبت می‌دهد، مفتری محسوب می‌شود. بدیهی است که اگر شاکی بر اثر یک اشتباه قابل چشم‌پوشی امری را به دیگری نسبت دهد و به گمان اینکه آنچه را که می‌نویسد یا می‌گوید، در طبیعت نیز اتفاق افتاده و صحیح است، مسئول نخواهد بود.

شرایط تحقق افترا

با دقت در ماده ۶۹۷ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی می‌توان به این نتیجه رسید که برای تحقق جرم تهمت وجود سه شرط ضروری است:

  • انتساب جرم به دیگری

این ماده به طور کلی از انتساب جرم به دیگری، یعنی نسبت دادن اعمالی که جرم نبوده، سخن گفته است؛ این در حالی است که انتساب اعمالی که برخلاف شرع یا شأن یا حتی مستوجب تعقیب اداری یا انتظامی باشد، موجب محکوم شدن مرتکب به اعتبار ماده فوق نخواهد بود.نکته دیگر اینکه قید واژه «کسی» تنها مربوط به اشخاص حقیقی می‌شود و نمی‌توان اشخاص حقوقی را مورد شمول قرار داد.

  • صراحت انتساب

این مورد بدین معنا است که مرتکب باید امری را صریحاً نسبت دهد که مطابق قانون آن امر جرم محسوب می‌شود. لازم نیست که مرتکب مشخصات دقیقی از جرم بیان کند بلکه وقتی به طور صریح بگوید «فلانی ی کرده یا مرتکب قتل شده است» کفایت می‌کند. اما به کار بردن کلمات و واژه‌های عامی از قبیل جانی، بزهکار و غیره برای تحقق جرم افترا کافی نیست بلکه ممکن است موجب تحقق جرم توهین شود.

  • ناتوانی مفتری از اثبات صحت اِسناد

هر گاه مفتری بتواند صحت نظر خود را در مورد ارتکاب جرم از سوی شخص مورد اتهام به اثبات رساند، وی به عنوان مفتری قابل مجازات نخواهد بود.

عنصر روانی افترا

برای تحقق جرم افترای عملی باید سوء نیت وجود داشته باشد و مرتکب با توجه به ماده ۶۹۹ عمل خود را عالماً عامداً به قصد متهم کردن دیگری انجام دهد. این تصریح دارای چند نکته است:

  1. مرتکب در انجام کار خود عامد و قاصد باشد و تحت تأثیر مشروبات الکلی، بیهوشی و مواردی از این قبیل قرار نگرفته باشد.
  2. با توجه به اینکه قید عالماً آورده شده است، مرتکب باید از ماهیت اتهام‌آور اشیا و ادوات و … آگاه باشد.
  3. مرتکب باید دارای سوء نیت خاص بوده، یعنی قصد وی متهم کردن دیگری باشد.

 


ازدواج جشن شروع یک زندگی دو نفره است. و یکی از مهمترین اسباب ازدواج همان جهزیه است که هم باعث شورو ذوق خانواده ها و عروس و داماد میشود هم میتواند در شرایط فعلی اقتصادی باعث دغدغه های فکری زیادی شود.برای آگاهی بیشتر راجع به جهزیه ادامه مقاله را دنبال کنید.

برای خرید جهزیه اولین کار باخبر شدن از رسمو رسومات  خانواده ی همسر خود است.
زیرا در بعضی خانواده ها رسم بر این است که جهزیه تمامو کمال به عهده ی خانواده ی عروس باشد ولی در برخی دیگر رسم بر این است که چند تیکه بزرگ مانند {فرش ـ تلویزیون ـ یخچال و.} را خانواده ی داماد تهیه کند.
اما قدم دوم برای خرید جهزیه ؛ تهیه کردن لیست اقلام مورد نظر است.سعی کنید در لیست خود ابتدا از وسایل بزرگتر و مهمتر شروع کنید و سپس در اخر به وسایل ساده و کوچکتر بپردازید.چرا که برای هماهنگی تم و یا رنگ میتوانید اقلام کوچکتر را راحت تر با اقلام بزرگتر ست کنید تا بزرگتر هارا با اقلام کوچکتر.
در ابتدا سعی کنید رنگ هایی که دوست دارید در خانه وجود داشته باشند را مشخص کنید و سپس به خرید بروید چرا که باعث میشود هنگام خرید به سمت وسایلی بروید که هارمونی بیشتری باهم دارند.
دیگر نکته ی مهم برای خریدن جهزیه در نظر گرفتن  متراژ و فرم خانه است. در صورتی که از فرم خانه ی خود بی اطلاع هستید زیاد خرید نکنید و سعی کنید تنها با خریدن وسایل مهم ؛خرید خود را به اتمام برسانید و خرید وسایل تزینی را به زمانی که در خانه حضور یافتید موکول کنید.
و اما نکته ی بعد این است که در صورتی که از اندازه ی خانه ی خود باخبرید ؛ اگر خانه یتان کوچک است سعی کنید تم روشن تر انتخاب کنید تا خانه بزرگتر به نظر بیاید و اگر خانه ای با متراژ بالا دارید رنگ های تیره تر باعث میشود خانه اندازه متناسب تری  نشان داده شود.
برای خرید جهزیه سعی کنید بیشتر به نظر خود و شریک زندگیتان اهمیت بدهید تا افراد دیگر؛چرا که شما و همسرتان قرار است با آن وسایل و در آن خانه زندگی کنید.
برای خرید خود بودجه بندی کنید .
یعنی در هنگام تهیه لیست یک قیمت مقداری برای کالای خود تعیین کنید و سعی کنید که کلایی که خریداری میکنید با قیمت تعیین کرده تفاوت زیادی نداشته باشد تا به مشکل مالی بر نخورید.
اگر جزو افرادی هستید که با فامیلهای خود رودروایستی دارید و به دنبال خریدن اجسام گران قیمت و زیاد هستید باید گفت سعی کنید این عادت را کنار بگذارید چرا که شما در ابتدای مسیر زندگی هستید و در صورتی که از ابتدا با قرض و وام و بدهکاری وارد زندگی شوید نمیتوانید زندگی با ارامش و بدون دغدغه فکری داشته باشید.
 

 


بسم تعالی

وقتی فردی فوت میکند تمام مال و اموال او بین فرزندانش تقسیم میشود که به آن مال و اموال {ارث} و به کسانی که از این مال و اموال سهم میبرند {وارث} میگویند.
امروزه یکی از مهمترین علت های بحث و جدال بین خانواده ها همین تقسیم ارث می باشد که گاه خانواده را تا دادگاه میکشد.
وصیت نامه برگه ای است که متوفی در ان مقدار سهم الارث هر فرزندش را تعیین میکند و معلوم میکند چه مقدار از ارث به هرکس تعلق میگیرد.
حتما با واژه ی {محروم شدن از ارث } اشنایی دارید که برخی از والدین زمانی که فرزندانشان مرتکب اشتباهی میشوند آنها را تهدید به محرومیت از ارث میکنند.ولی در واقع این کار غیر قانونی است و هیچ پدر و مادری حق چنین کاری را ندارد.زمانی که متوفی وصیت نامه ای را تنظیم نکرده باشد؛وارثین وظیفه دارند به دادگاه مراجعه کرده و در انجا کارشناسان طبق قانون تحریر ترکه میکنند.
و همچنین زمانی که متوفی تمام مال و اموال خودش را در وصیت نامه تقسیم کرده باشد؛طبق قانون فقط یک سوم از این مال و اموال تقسیم میشود و باقی را دادگاه طبق قانون تقسیم میکنند.
چرا که در بعضی وصیت نامه ها مشاهده شده که متوفی تمام ارث خود را وقف موسسات حمایتی و یا فرزندی که به او علاقه بیشتری دارد میکند و این کار قانونی نیست.
ارکان ارث عبارت است از:
مورث   وارث    ترکه
البته پیش از تقسیم ترکه میان ورثه  باید از ان حقوق دیگری مانند هزینه تکفین و تجهیز میت ؛ بدهی ها و وصایای او در ثلث مالش و نیز انچه مخصوص فرزند بزرگتر است خارج شود.
اما برای خیلی ها این سوال پیش می اید که نحوه محاسبه ی ارث تک فرزند چگونه است؟
در جواب باید گفت که اگر پدر بزرگ و مادر بزرگ فرزند در قید حیات باشند یک ششم اموال به انها و بقیه اموال به فرزند میرسد و درصورت درغید حیات نبودن انها تمام اموال به تک فرزند میرسد.


امروزه  مبادلات بین مردمی و وام گرفتن و خرید کردن هم با پول نقد امکان پذیر است هم با برگه ای که اصطلاحا به ان چک میگویند.چک در واقع همان سند تجاری است که برای مبادلات بین مردم ردو بدل میشود.چک ها انواع مختلفی دارند و ارزش این برگه هارا خود شخص صاحب چک تعیین میکند و به انها اعتبار میدهد.چک ها در بانک نقد میشود.
چک در واقع مهمترین ابزار پرداخت محسوب میشود.به طور سالانه حدود ۴۰ الی ۵۰ درصد پرداخت ها از طریق چک انجام میشود.چک به معنای نوشته ای است که با استفاده از پولی که در بانک دارند را برداشت و یا به شخص دیگری حواله میکنند.چک ها یا توسط بانک ها صادر میشون یا توسط اشخاص.چک هایی که توسط اشخاص صادر میشوند اعم اند از:چک عادی   چک تایید شده   چک بین بانکی یا همان رمزدار   چک تضمین شده    چک مسافرتی.
وقتی که صاحب چک مبلغی را در چک وارد میکند باید با امضا کردن ان چک تاریخی برای وصول چک معلوم نماید که در ان تاریخ چک نقد شود.اگر در تاریخ معین شده چک نقد نشود؛به عبارتی چک برگشتی میشود که پرداخت چک برگشتی قوانین خاص خود را دارد که در ادامه متن به ان میپردازیم.
۱-مراجعه به بانک جهت وصول چک.
۲-صدور گواهی عدم پرداخت چک.
۳-چک حقوقی است یا کیفری.
۴-مراجعه به شورای حل اختلاف.
۵-ابلاغ دادخواست.
۶-تامین خواسته.
۷-جلسه رسیدگی.
۸-اجرای احکام


تهمت و افترا همان نسبت دادن قیدی مجرمانه به شخصی است که مرتکب اشتباهی نشده است.تهمت و افترا به حیثیت و آبروی افراد لطمه وارد میکند ؛ از این رو شخصی که مورد تهمت و یا توهین قرار میگیرد میتواند ادعای شرف کند پس از تنظیم شکایت نامه ؛ در صورتی که متشاکی عنه نتواند جرمی را اثبات کند؛ مورد پیگرد قانونی قرار میگیرد.
ساده ترین الفاظی که حتی مقید به نتیجه نباشد و به فردی گفته شود که از روحیه ی بالایی برخوردار باشد و ناراحت هم نشود تهمت و افترا محسوب می شود.
زمانی که انتساب جرم به دیگری شکل میگیرد سپس در صورت صراحت انتساب و عدم توانایی اثبات جرم از طرف افترا زننده ؛ اگر هر سه مورد وجود داشته باشد جرم افترا و تهمت صورت گرفته است و می تواند قابل پیگیری باشد.
معنی عبارت توهین با تهمت و افترا با یکدیگر متفاوت است.
چرا که افترا به معنی آن است که عمل مجرمانه ای را به کسی نسبت دهیم ولی در توهین ؛ لازم نیست که عمل مجرمانه باشد.
مجازات این دو نیز باهم متفاوت است.
مجازات توهین ؛ شلاق تا ۷۴ ضربه و یا جزای نقدی بین ۵ تا ۱۰۰ هزار تومان است ولی مجازات افترا ؛ یک ماه تا یک سال حبث و تا ۷۴ ضربه شلاق می باشد.
توهینی که از طریق پیامک نیز صورت بگیرد قابل بررسی و پیگیری می باشد و مجازات دارد.ولی صدای ضبط شده نمیتواند به عنوان مدرک تلقی نمی شود که شخصی به شخص دیگر افترا زده باشد یا توهینی کرده باشد ؛ چرا که امروزه با پیشرفت تکنولوژی و ساخت اپلیکیشن هایی که صدا را تغییر می دهد ؛ امکان بر این دارد که چنین عملی بر روی صدای ضبط شده ی افراد صورت گرفته باشد از همین رو صدای ضبط شده در هیچ جا به عنوان مدرک محسوب نمی شود.


مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «تنصیف اموال زوجین» را بررسی کنیم

برای تبیین دارایی لازم است که به تعریف مختصری از دو موضوع بپردازیم.

الف)اجرت المثل:

اجرت المثل در ازدواج همان مقدار پولی است که زن در قبال کارهای متعددی که در خانه انجام میدهد اعم از :{ شستن ظروف – پخت و پز – نگهداری و شیر دادن به فرزند و.} دریافت میکند.
عموما این حق برای تمامی ن وجود دارد و تنها در صورتی به او تعلق نمیگیرد که ثابت شود که آنان این کارها را به طور مجانی و بدون انتظار دریافت اجرت (به صورت تَبرُعی)، انجام داده‌اند.
هرگاه این موضوع در دادگاه ثابت شود، زن مستحق دریافت اجرت المثل نیست. لازم به ذکر است که بعضا قضات با این استدلال که طبق عرف موجود در کشور، انجام کارهای خانه توسط ن به صورت تبرعی انجام می‌شود، حکم به پرداخت اجرت المثل نمی‌دهند.


ب)شرط تنصیف دارایی:

حق تنصیف دارایی ؛ شرط انتقال نصف دارایی شوهر به زوجه می باشد.زمانی که دو نفر به ازدواج یکدیگر در می آیند ؛سند ازدواجی وجود دارد که زن و شوهر صفحات متعدد آن را بدون خواندن و بدون داشتن اطلاعات کافی امضا میکنند و از آن میگذرند.
زن و شوهر با امضا کردن زیر این شرط ؛ توافق میکنند که خانم در اموالی که شوهرش در طی زندگی شویی به دست می اورد ؛ سهیم باشد و تا نصف اموال به زوجه برسد.البته قابل گفتن است که این تنصیف دارایی از نصف بیشتر نمی کند و حتی کمتر از نصف هم می تواند باشد.مثلا ربع یا خمس اموال.
قابل ذکر است که این حق تنصیف زمانی به زوجه تعلق میگیرد که هم درخواست طلاق از طرف زوجه نباشد و هم طلاق ؛ ناشی از تخلف زن از وظایف همسری و یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد.


شرایط تحقق شرط تنصیف دارایی:

۱-طلاق واقع شود:
برای تنصیف دارایی باید حتما واقعه ی طلاق به وجود بیاید و چنانچه درخواست طلاق از سمت زوجه باشد این عمل به وقوع نمی پیوندد.

۲- طلاق مستند به تخلف زن از وظایف شویی یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد:
اگر زوجه مشکلات اخلاقی یا سوء رفتار داشته باشد و یا در زندگی نسبت به وظایف خود کم اهمیت باشد و یا مرتکب خطایی شده باشد حق تنصیف به وی تعلق نمیگیرد.


۳- ملاک  تا نصف اموال یا معادل آن می باشد:
در این شرط سقف تنصیف تا ۵۰ درصد اموال می باشد و کمتر که این را دادگاه مشخص میکند که چه میزان به زوجه برسد.


۴- دارایی حاصل زندگی شویی با زوجه باشد:
به این معنا که حتما اموال باید در طی زندگی مشترک به دست اورده شده باشد نه اموالی که از پیش وجود داشته است.


۵- دارایی در حین طلاق موجود باشد:
این بحث شامل اموالی میشود که موجود هستند و تلف شده و مفقود شده نباشد.

 


شاید تا به حال گذرتان به مراجع قضایی  و یا دادگاه های حقوقی و کیفری خورده باشد و با کلمه ی نمونه شکواییه و یا نمونه دادخواست آشنایی داشته باشید .
نمونه دادخواست درواقع انواع بسیاری دارد و برای امور مختلف نوشته شده است که میتوان برای مثال : نمونه دادخواست تهمت و افترا؛شکواییه از همسایه مزاحم؛نمونه شکواییه مزاحمت تلفنی و دیگر نمونه ها اشاره کرد.زمانی که شخصی از ارگان ها و یا افراد و . شاکی است میتواند با پر کردن نمونه متن شکواییه و تحویل آن به مراجع قانونی خواستار پیگیری مشکل خود شود.
در لغت دادخواست به معنی دادخواهی کردن است و اولین مرحله ی شروع یک دعوای حقوقی است.
نحوه ی پر کردن نمونه دادخواست بسیار مهم است و باید با وسواس و جزییات کامل بیان شود ؛ چرا که بسیاری از تصمیمات دادگاه به نکات و جزییاتی وابسته است که در متن ذکر شده است.
لازمه رسیدگی به دعوای حقوقی در دادگستری ؛ارایه  دادخواست از سوی مدعی است.

اما سوال اینجاست که نمونه دادخواست را از کجا باید تهیه کنیم؟
برگ دادخواست را می توان از محل فروش اوراق قضایی واقع در تمامی دادگستری ها و مجتمع های قضایی سراسر کشور تهیه نمود.
همانطور که گفته شد از جایی که پر کردن کامل و صحیح نمونه دادخواست امری بسیار مهم است؛عدم رعایت کامل بودن آن منجر به رد نمونه دادخواست و تلف شدن تلاش و وقت شما می شود که البته باید مراحل خاصی طی شود و این رد شدن به یکباره نمی انجامد.
برای آگاهی بیشتر از این مطلب می توان به این نکته اشاره کرد که در صورتی که دادخواسـت ناقص باشد طبق قانون آیین دادرسی مدنی بعد از اینکه دادخواسـت ثبت شد دو روز فرصت رفع نقص داریم و پس از رفع نقص، دادخواسـت روند عادی را طی می‌کند اما اگر رفع نقص نشود قرار رد دادخواسـت صادر و ابلاغ می‌شود که در این صورت تا ۱۰ روز فرصت اعتراض داریم در غیر این صورت دادخواسـت رد می‌شود.

اما از مهمترین عواملی که باعث رد دادخواست میشود میتوان به {عدم ذکر آدرس خواهان ـ پرداخت نکردن هزینه دادرسی  و عدم  اثبات ناتوانی در پرداخت هزینه } اشاره کرد.
در برخی موارد اعم از سرقت ها و ی و اینگونه موضوعات؛ نمونه دادخواست باید به دادگاه کیفری تحویل داده شود و فرق آن با تحویل دادخواست به دادگاه حقوقی تنها در پرداخت هزینه است که در دادگاه کیفری باید به مقدار دو درصد به هزینه پرداخت خود اضافه کنیم.
و اما در ادامه ی این مقاله باید به این موضوع اشاره کرد که برگه نمونه دادخواست را نمی توان از هرجایی تهیه کرد و فقط باید از مراکز نام برده شده در بالا تهیه نمود.چرا که هر برگه نمونه دادخواست دارای شماره سریال مخصوص به خود است و نمی توان هر برگه ای را که مشخصاتی شبیه به مشخصات نمونه دادخواست اصلی را دارد پر کرد.
نمونه دادخواست علاوه بر اینکه میتواند توسط خود فرد خواهان پر شود؛ امکان این نیز وجود دارد که توسط وکیل خواهان تکمیل گردد.اما در این مورد علاوه بر ذکر کامل مشخصات خواهان ؛ باید مشخصات کامل وکیل نیز در نمونه دادخواست آورده شود.

نمونه دادخواست معمولا حاوی اطلاعات زیر می باشد:

نام، نام خانوادگی، نام پدر، سن، اقامتگاه و در صورت امکان شغل خواهان

در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود، مشخصات وکیل باید درج گردد.

قید نشدن مشخصات یا ناقص بودن آن باعث رد دادخواست خواهان می‌گردد.

نام، نام خانوادگی، اقامتگاه و شغل خوانده.

تاریخ تقدیم دادخواست باید شمسی و با تمام حروف نوشته شود

در صورت قید نشدن مشخصات یا ناقص بودن آن، دادگاه طی یک اخطاریه به خواهان فرصت می‌دهد تا نسبت به رفع نقص اقدام نماید در غیر این صورت دادخواست خواهان رد خواهد شد.

تعیین خواسته و بهای آن مگر آنکه تعین بها ممکن نبوده یا خواسته «مالی» نباشد.

خواسته یا مالی است یا غیرمالی.

تعهدات یا جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می‌داند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد.

آنچه را که خواهان از دادگاه درخواست دارد (عنوان دادخواست)

شرح دادخواست: ذکر ادله و وسایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد، از اسناد و نوشته‌ها، شهود و غیره.

دادخواست و کلیه برگ‌های پیوست به آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد مدعی‌ علیه به عده آن‌ها علاوه بر یک نسخه باشد.

امضای خواهان و در صورت عجز از امضا، اثر انگشت او.

 


دادگاه‌‌های کیفری یکی ارگان‌های فعال زیرمجموعه قوه قضایی محسوب می‌شوند که وظایف آن‌ها رسیدگی به پرونده‌های کیفری است و از این حیث در برابر دادگاه‌های مدنی قرار می‌گیرند که به دعاوی حقوقی می‌پردازند. دادگاه کیفری به بررسی پرونده‌هایی می‌پردازد که فرد متهم طبق قوانین مجازات اسلامی، قوانین مبارزه با مواد مخدر و … مجرم شناخته شده و برای آن قرار مجازات مانند حبس، شلاق، قصاص و … تعیین شده است. برای آشنایی بیشتر با فعالیت دادگاه کیفری ابتدا باید با شکایات مربوط به آن آشنا شوید و بعد از آن به معرفی انواع این دادگاه‌ها می‌پردازیم.
 

شکایت کیفری چیست؟

شکایت از فرد متخلفی که فعالیت او بر اساس قانون اساسی کشور جرم شناخته شود و قاضی بتواند برای آن مجازات تعریف شده در قوه قضاییه تعیین کند را شکایت کیفری می‌نامند. مراحل اجرای شکایت کیفری از دادسرا و طرح شکایت از فرد متخلف خطاب به دادستان آغاز می‌گردد. شخص شاکی بایستی شکواییه خود علیه فرد دیگر را با مشخص نمودن اطلاعات دقیق نظیر اسم و آدرس، نوشتن مشروح شکایت و با ارائه مدارک و مستندات به پیوست، طرح نماید. طرح این شکواییه محدود به الگوی خاصی نیست و فرم مشخصی برای آن وجود ندارد اما با این حال بدیهی است که رعایت نظم و ترتیب در عنوان کردن مسائل و استفاده از جمله‌بندی مناسب و داشتن ایجاز یک مزیت حساب می‌شود.

انواع جرائم مالی-کیفری

پرونده‌های مالی بسته به نوعشان اگر مستم مجازات زندان، سلب خدمت و انفصال باشد در حیطه‌ پروند‌ه‌های کیفری قرار می‌گیرند که در ادامه به معرفی برخی از این جرائم مالی می‌پردازیم که بررسی پرونده‌ آن‌ها بایستی در دادگاه‌های کیفری انجام پذیرد و حکم نهایی در آنجا صادر گردد.

  • رشاء و ارتشاء: دریافت وجه مالی، سند پرداخت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توسط هر یک از مستخدمین و یا کارکنان یکی از قوای سه‌گان، نیروهای مسلح و همچنین مامورین خدمات عمومی را ارتشاء می‌گویند و بنابر ارزش مالی دریافت شده حکم زندان و انفصال از خدمت علیه متخلفان صادر می‌شود.
  • تحصیل مال از طریق نامشروع: اموالی که از طریق سوء استفاده از امتیازات تفویض شده مانند جواز صادرات و واردات یا تقلب در توزیع کالا بدست آید نامشروع محسوب شده و علاوه بر رد اصل مال، فرد متخلف به زندان بین سه ماه تا دو سال حبس و جریمه‌ نقدی دوبرابر مال کسب شده محکوم می‌شود.
  • خیانت در امانت: طبق ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات هر فرد متهم به استعمال، تصاحب، تلف یا مفقودی اموال علیه صاحبان آن‌ها که به صورت اجاره، امانت، وکالت و هرکار با اجرت یا بی اجرت در اختیارشان قرار داده‌اند، مجرم شناخته شده و حکم زندان بین شش ماه تا سه سال در نظر گرفته می‌شود.
  • اخاذی: هرگونه تهدید به قتل، ضرر رساندن جسمی یا مالی و افشای اسرار به منظور تقاضای مال یا اجبار به انجام اموری خاص اخاذی حساب شده و حکم آن تا ۷۴ ضربه شلاق یا حبس بین ۲ماه تا دوسال زندان خواهد بود. سوء استفاده از لباس نظامی برای تسلط بر افراد نیز اخاذی حساب شده و یک تا پنج سال حبس دارد.
  • پولشویی: تملک و نگهداری اموالی که از راه غیرقانونی بدست آمده، تبدیل آن به امول با منشاء قانونی یا کتمان آن به عنوان جرم پولشویی شناخته می‌شود و بنا بر ماده ۹ قانون مبارزه با پولشویی فرد متخلف علاوه بر استرداد درآمد و عواید مربوطه به جریمه نقدی یک چهارم عواید حاصل از جرم محکوم می‌شوند.

 


استرداد یا پس گرفتن جهیزیه

یکی از دعاوی که امروزه در محاکم کشور ما، بسیار رایج شده، دعاوی مربوط به استرداد جهیزیه است.جهیزیه عبارت است مالی که زن بر اساس عرف و عادت جامعه و خانواده خود در زمان ازدواج به خانه شوهر میبرد تا در زندگی مشترک از آن استفاده کنند، چون جهیزیه ، تهیه وسایل زندگی زوجین است، تهیه آن بر عهده سرپرست خانواده است و هیچ ارتباطی به عروس و خانواده او ندارد و اینکه در کشور ما،خانواده عروس جهیزیه را تهیه میکند، فقط بر اساس اجرای این رسم طبق عرف و عادت است و طبق قوانین ما، تهیه این وسایل بر عهده سرپرست خانواده است، اما عرف و عادت ایجاب میکند که خانواده خانم، یک سری وسیله تحت عنوان جهیزیه برای ابتدای زندگی آنها، تهیه کند.بهتر است دو نفر شاهد که از خانواده زن و مرد هستند، زیر فهرست را امضا کنند.در چنین شرایطی فهرست حکم سند عادی را پیدا میکند که در محاکم قابلیت استناد به عنوان یک مدرک تامه را خواهد داشت. اگر فهرست در دو نسخه تهیه شود، در محاکم برای مرد هم قابل استناد است و فقط دلیلی بر ادعای خانم نمیشود. چرا که دیده شده که گاهی خانم ادعایی بیش از فهرست واقعی جهیزیه داشته، که در چنین شرایطی با توجه به نسخه دوم که نزد مرد است، کذب بودن ادعای زن را اثبات میکند.در دعاوی مربوط به ازدواج و طلاق، خواهان باید در دادگاه محل اقامت خوانده یا در دادگاه محل وقوع عقد نکاه، دعوا را مطرح کند. بعد از تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ آن به طرفین، دادگاه موظف به رسیدگی است ، دعوای پس گرفتن (استرداد) جهیزیه هم از این امر مستثنا نیست.
 

به منظور پس گرفتن (استرداد) جهیزیه باید تقاضای خود را در قالب دادخواست به محضر قاضی تقدیم کنید. طبق بند 5 ماده 4 قانون حمایت از خانواده، مصوب سال 1391 ، رسیدگی به دعاوی جهیزیه در صلاحیت دادگاه خانواده است. اگرچه زوجه میتواند با مراجعه به شورای حل اختلاف محل و یا در دفاتر الکترونیک قضایی نسبت به طرح ، ثبت و تعقیب دادخواست پس گرفتن (استرداد) جهیزیه به طرفیت همسر خود، اقدام کند. اما با توجه به سقف رسیدگی در شوراهای حل اختلاف که 20 میلیون تومان است ، باید دادخواست مطرح شود، یعنی اگر مبلغی بیش از 20 میلیون تومان را مطالبه کند، دادخواست در شورای حل اختلاف رد خواهد شد.

بعد از طرح تقاضای پس گرفتن (استرداد) جهیزیه توسط زوجه، احتمال از بین رفتن جهیزیه به واسطه شوهر وجود دارد، به همین خاطر زوجه میتواند قبل از تقدیم دادخواست اصلی، که در جهت بازپس گیری جهیزیه است، به موجب بند ب ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی، تقاضای صدور قرار تامین خواسته را بدهد که در این ماده بیان شده : خواهان میتواند قبل از تقدیم دادخواست ، یا ضمن آن، تا وقتی حکم قطعی در مورد اصل دعوا صادر نشده، در موردی که خواسته در معرض تعیین، تضییع و یا تفریط باشد، از دادخواست تقاضای صدور قرار تامین کند.

 

رسیدگی به دعوای پس گرفتن (استرداد) جهیزیه به چه صورت است؟

در دعاوی مربوط به ازدواج و طلاق، خواهان باید در دادگاه محل اقامت خوانده یا در دادگاه محل وقوع عقد نکاه، دعوا را مطرح کند. بعد از تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ آن به طرفین، دادگاه موظف به رسیدگی است ، دعوای پس گرفتن (استرداد) جهیزیه هم از این امر مستثنا نیست. در صورت حاضر نشدن شوهر، رای صادره به صورت غیابی خواهد بود که تا 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی توسط شوهر را دارد و بعد از 20 روز در صورت اقدان نکردن شوهر به واخواهی، مدت 20 روز بعدی برای طرفین در نظر گرفته میشود که نسبت به حکم درخواست تجدید نظر خواهی ارائه دهند. این تجدید نظر باید در دادگاه تجدید نظر استان انجام بگیرد. در صورت عدم تجدید نظرخواهی یا قطعیت حکم، طبق ماده 1 قانون اجرای احکام مدنی، زوجه میتواند اقدام به تقاضای صدور اجراییه و ابلاغ آن به شوهر کند. تا زمانی که زوجه درخواست صدور اجراییه نکند، هیچ اقدام قانونی نسبت به صدور اجراییه انجام نمیگیرد.


امروزه یکی از دعاوی مطرح و شایع در دادگستری ،روابط ما بین موجر و مستاجر است.

از مهم ترین این دعاوی ،دعاوی مطالبه اجاره بها و اجرت المثل استفاد ه از مورد اجاره یا عین مستاجره است.

ابتدا لازم است به بیان تعریفی از عقد اجاره بپردازیم.

ماده 466 قانون مدنی به بیان این عقد به صورت زیر پرداخته است :

اجاره عقدی است که به موجب آن، مستأجر، مالک منافع عین مستأجره می شود، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستأجر و مورد اجاره را عین مستأجره گویند .

مقصود از اجرت المسمی و اجرت المثل در متن اجاره نامه اماکن استیجاری چیست؟

در قرارداد اجاره یا همان اجاره نامه همیشه مبلغی به عنوان اجاره بهاء تعیین می شود که از قرار روزانه یا ماهیانه تعیین می شود. در ادبیات حقوقی به این مبلغ اجرت المسمی یعنی اجاره بهایی که در اجاره نامه از آن اسم برده شده گفته می شود.

درواقع اجرت المسمی به مبلغی گفته می شود که طرفین عقد اجاره معمولا د ر اجاره نامه بر آن توافق می کنند . موجر و مستاجر اماکن اجاره ای طبق اصل آزادی قراردادها در تعیین میزان اجاره آزاد هستند.

یعنی آنها می توانند هر میزان رقمی را به عنوان اجاره بها تعیین کنند و کسی حق جلوگیری از تصمیم آن ها را ندارد و به همین جهت اجاره ای که به این شکل مورد توافق مستاجر و موجر قرار می گیرد، در زبان حقوقی اجرت المسمی یا اجاره بها نامیده میشود.

یکی دیگر از اصطلاحات رایج در متن اجاره نامه اماکن استیجاری ،اصطلاحی است تحت عنوان اجرت المثل که مفهوم آن عبارتست ازبدل مال تلف شده که توسط یک طرف به طرف دیگر پرداخت می شود.

مثلا در عقد اجاره اگر مدت اجاره نامه تمام بشود ولی مستاجر نخواهد ملک را تخلیه کند در این حالت موجر می تواند از طریق دادگاه و یا شورای حل اختلاف تقاضای صدور حکم به محکومیت مستاجر به پرداخت اجرت المثل نماید.

به عبارت دیگر اجرت المثل مبلغی است که د اد گاه بر اساس نظریه کارشناس رسمی د اد گستری برای مد تی که بین طرفین، قرارد اد ی نبود ه است، تعیین میکند.

اجرت المثل جایگزین اجاره بها یا اجرت المسمی مندرج در قرارداد اجاره است و مستاجر مکلف است بدل منافعی را که استیفا کرده است به موجر بپردازد.

اجرت المسمی دارای مبنای قرارد اد ی و توافقی است.

درواقع اجرت المسمی مبنای قرارد اد ی و توافقی د ارد اما اجرت المثل زمانی تعیین می شود که بین طرفین د عوی، قرارد اد ی نبود ه است یا اینکه مد ت قرارد اد منقضی شد ه باشد.
 

تفاوت اجرت المثل با خسارت روزانه یا وجه التزام در قرارداد اجاره چیست؟

ممکن است در قرارداد اجاره در قسمت شروط قرارداد یک بند تحت عنوان خسارت روزانه یا وجه التزام برای تاخیر در تخلیه ملک پس از پایان مدت اجاره تعیین شود.

به موجب این شرط اگر مستاجر از تخلیه ملک خودداری کند با طرح دعوا از طرف موجر دادگاه همان مبلغ توافق شده در قرارداد را به عنوان اجرا المثل یا وجه التزام ایام تصرف پس از پایان مدت اجاره تعیین می کند و دیگر موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع نمی دهد چون موجر و مستاجر هنگام تنظیم و امضای اجاره نامه این موضوع را از قبل پیش بینی کرده و برای آن مبلغ تعیین کرده اند.

 

بنابراین ،تفاوت اجرت المثل با خسارت روزانه در قرارداد اجاره این است که، اجرت المثل با دستور دادگاه و ارجاع به کارشناسی تعیین می شود اما وجه التزام مبلغی است که دو طرف قرارداد اجاره در متن اجاره نامه پیش بینی و تعیین کرده اند دادگاه همان را ملاک صدور حکم خود قرار خواهد داد.

د ر صورتی که مستاجر مبلغ اجرت المسمی را نپرد ازد ، موجر می تواند این مبلغ را مطالبه کند و د اد گاه از تاریخ مطالبه که معمولا به وسیله اظهارنامه مشخص می شود ، علاوه بر اجرت المسمی، خسارت تاخیر تاد یه آن را نیز د ر صورت مطالبه موجر، محاسبه و مورد حکم قرار می د هد.

بر اساس ماد ه 522 قانون آیین د اد رسی مد نی، د ر صورتی که د ین، وجه رایج باشد ، باید مورد مطالبه داین (طلبکار) قرار گیرد تا خسارت تاخیر تاد یه به او تعلق گیرد .این ماده بیان میدارد که :

در دعاویی که موضوع آن دین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین وتمکن مدیون ، مدیون امتناع از پرداخت نموده ، در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه اززمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار ، دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر اینکه طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.

از آنجایی که اجرت المسمی نیز وجه نقد است، مشمول این ماد ه می شود . اما د ر خصوص اجرت المثل بحث متفاوت است.


یکی از قراردادهایی که اشخاص در جامعه تنظیم می کنند قرارداد اجاره است که افرا د بنا به شرایط خود از جمله نداشتن منزل یا برای کار و فعالیتی خاص یا عوامل دیگر اقدام به بستن قرارداد اجاره با مالک منزل یا مکانی خاص مینمایند

که قوانین مربوط به بستن این قرارداد هر از گاهی دچار تغییر و تحولات اساسی شده است که در این مختصر به بیان مقررات مربوطه و نحوه تنظیم قرارداد اجاره مطابق با آن و راه های پیشگیری از بروز اختلاف و در صورت وقوع اختلاف نحوه مراجعه به دستگاه قضایی می پردازیم.

روابط میان موجر(مالک) و مستاجر از جمله روابطی است که دارای شرایط و قواعد و استاندارد های خاص خود میباشد.

اگر هر یک از طرفین نسبت به استانداردهای آن، آگاهی نداشته باشد، ممکن است خسارت های جبران ناپذیری به او وارد شود که در این میان گاها این عدم اگاهی موجب خسارت دیدن موجر و گاها موجب خسارت دیدن مستاجر میگردد البته در این میان، مستاجر بیشتر از موجر یا همان مالک آسیب می بیند.

مفهوم قرارداد:

قرارداد یعنی پیش بینی آینده و قرارداد خوب آن است که طرفین تمامی زوایای رابطه ای را که می خواهند ایجاد کنند یا به آن خاتمه بدهند، پیشاپیش مشخص کرده باشند.

مهم ترین عمل در اجاره کردن مکان و فضایی، بستن قرارداد اجاره بین طرفین عقد اجاره است. این قرارداد باید به صورت قانونی بین طرفین بسته شود. متأسفانه بسیاری از افراد این عمل را بی اهمیت فرض می کنند و به فرد مقابل خود به صورت کامل اعتماد می کنند و همین اعتماد در آینده موجب بروز مشکلاتی خواهد شد. در نتیجه، حتی اگر اجاره نامه ای را با افراد نزدیک و آشنای خود می بندید، آن را به صورت قانونی پیگیری کنید و در دفاتر اسناد رسمی به ثبت برسانید تا در آینده بوجود امدن مشکل ،موجب دل چرکین شدن طرفین از یکدیگر نشود.

قرارداد اجاره را اجاره نامه می نامند. این قرارداد بین صاحب ملک و اجاره کننده بسته می شود و رابطه موجر و مستأجر را به صورت قانونی مشخص می کند.

اجاره نامه در واقع تعهدی است که طرفین به یکدیگر می دهند تا در صورت بروز اختلافات به آن مراجعه کنند.

اجاره عقد لازم است یعنی هیچ کدام از طرفین نمی توانند یک جانبه آن را بر هم بزنند بدون آنکه طرف مقابل با برهم زدن عقد اجاره موافق باشد. اما عملاً در زندگی اجتماعی نمی توان مستاجر را وادار کرد تا پایان مدت عقد در ملک مورد اجاره باقی بماند. افزون بر این در اکثر قراردادها مستاجر از واگذاری مورد اجاره به غیر منع شده است.

مستاجر ممکن است به علل گوناگون مجبور شود از محل ست فعلی خودش نقل مکان کند و برود یا ممکن است که موجر به دلایلی ملک خود را لازم داشته باشد که با توجه به بندهای موجود در اجاره نامه با پرداخت خسارت به مستاجر خود میتواند او را زودتر از موعد قرارداد مجبور به تخلیه ی ملک خود نماید .

در قرارداد اجاره مشخصات موجر و مستأجر، میزان اجاره بها، مدت اجاره، چیزی که اجاره می شود و شرایط موجر و مستأجر درج می شود.


ماده ۸۲۶

وصیت تملیکی عبارت است از این که کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. وصیت عهدی عبارت است از این که شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور می نماید. وصیت کننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصی له، مورد وصیت موصی به، کسی که به موجب وصیت عهدی، ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شود وصی نامیده می شود.

ماده ۸۲۷

تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول موصی له پس از فوت موصی.

ماده ۸۲۸

هر گاه موصی له غیر محصور باشد مثل این که وصیت برای فقرا یا امور عام المنفعه شود قبول شرط نیست.

ماده ۸۲۹

قبول موصی له قبل از فوت موصی مؤثر نیست و موصی می تواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصی له موصی به را قبض کرده باشد. 

این جمله که از ارث محرومت می کنم برای بسیاری از افراد آشناست و ممکن است بارها و بارها آن را شنیده باشند. در بیشتر مواقع، این عبارت توسط پدرانی به کار می رود که با برخی رفتارهای فرزندان خود مخالف اند و می خواهند با این حربه آنها را به انجام رفتارهایی مطابق میل خود مجبور کنند.

شنیدن این جمله ممکن است موجب نگرانی برخی فرزندان شده و حتی در مواردی همین افراد، با این جمله از قصد و نیت اصلی خود منصرف شوند.

اما در این میان، هستند افرادی که به دلیل داشتن دانش حقوقی، به این عبارت وقعی نگذاشته و به آن اعتنا نمی کنند، چون می دانند این موضوع پایه حقوقی و قانونی ندارد و هیچ کس نمی تواند دیگری را از چنین حقی محروم کند.

امکان محرومیت از ارث

فرد تا زمانی که زنده است می تواند همه گونه دخل و تصرفی در اموال خودش داشته باشد. برای مثال فردی که خانه های متعدد و اموال زیادی دارد، تا در قید حیات است، می تواند به موجب سند رسمی یا هرگونه انتقال قطعی، اموالش را به نام دیگران انتقال دهد؛ هیچ کس هم نمی تواند به او اعتراضی داشته باشد. زیرا مال خودش بوده و اختیارش را داشته است. البته باید توجه داشت که عمر دست خداست و کسی نمی تواند پیش بینی کند چه زمانی مسافر آخرت است تا بر اساس آن تصمیم گرفته و اموالش را تقسیم کند؛ اما به هرحال منعی برای این تقسیم وجود ندارد.

براساس شرع ممکن است شرایطی مانع از تحقق ارث گردد؛ مانند کسی که به عمد، شخصی را که از او ارث می برد، بکشد اما این با باور عمومی که درباره محرومیت از ارث وجود دارد متفاوت است. درواقع در نظام حقوقی ایران، محرومیت از ارث فاقد اعتبار قانونی است و شخص به وسیله وصیت نمی تواند ورثه خود را از ارث محروم کند و همچنین قانون به متوفی فقط امکان وصیت در مورد یک سوم از مال اش را داده است.

به محض فوت نمودن متوفی دیگر امکان انجام هیچ گونه اقدام حقوقی را ندارد و تشخیص وارث بودن یا نبودن افراد به عهده قانون است. قوانین ارث از جمله قواعد آمره میباشند و اراده شخص تاثیری در تحقق سهم الارث وراث ندارد.

قانونگذار در ماده 837 قانون مدنی صراحتاً بیان داشته است که اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست.

در ارتباط با عبارت وصیت مزبور نافذ نیست در ماده 837 قانون مدنی از ظاهر جمله یکی از حقوقدانان معتقد است که ، هر گاه وارث محروم، به اراده موصی تسلیم شود و محرومیت را بپذیرد، وصیت نافذ میشود. لازمه پذیرش این نظر نفوذ وصیت تا حد ثلث است که بدون نیاز به اجازه نیز اثر دارد، ولی در استفاده از این ظاهر باید احتیاط کرد، زیرا قوانین ارث و قواعد مربوط به تملک قهری ورثه برای حفظ مصالح خانواده وضع شده است و با نظم عمومی جامعه ارتباط نزدیک و مستقیم دارد.


جرم توهین و یا تهمت و افترا چیست؟

در ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی؛ مقنن دو نحوه اِعمال مجازات پیش بینی کرده است و دادرس دادگاه را مخیر کرده است که مرتکب را به یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم کند. یا اینکه اگر شخصیت مرتکب به نحوی بود که باید درباره او مجازات مناسبی تعیین شود بر حسب مورد حبس تعزیری و یا شلاق تا ۷۴ ضربه را مورد حکم قرار دهد.

در افترا(تهمت زدن) به وسیله نشر اکاذیب، اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء، ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شده باشد یا نه، مقنن علاوه بر اینکه اعاده حیثیت شخص مورد افترا(تهمت زدن) را در صورت امکان لازم دانسته، بلکه مرتکب را مستحق حبس تعزیری از ۲ ماه تا ۲ سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه شناخته است (ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی).
 

بیاناتی که مورد اعتراض قرار گرفته است، باید حامل یک اتهام افترا(تهمت زدن) باشد:

دادگاه معتقد است که جمله توهین آمیز، جمله ای است که موجب بدنامی یا بی اعتباری شود. یا عموماً از دیدگاه اعضای یک جامعه به این صورت جلوه کند و یا در غیر این صورت جمله ای باشد که نشان دهنده دشمنی، تحقیر، اهانت یا استهزا باشد و باعث آسیب رساندن به اعتبار شخص در محل کار و تجارت و حرفه او باشد.
 

گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به شاکی نسبت داده شده باشد:

این بدان معنی نیست که در هر جمله از شاکی نام برده شود، بلکه کافی است ثابت شود که جملات به کار برده شده، طبق استنباط یک شخص منطقی، به شاکی نسبت داده شده است. خواه متهم چنین مقصودی داشته باشد یا خیر.

گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید منتشر شده باشد:

برای پیگیری در دادگاه، جملات توهین آمیز باید به شخصی غیر از شاکی منتقل شده باشد. هر شخصی که این جملات توهین آمیز را به شخص دیگر بگوید، آن را انتشار داده است و مسئول این اتهام افترا(تهمت زدن)ی رسانه ای است.

گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به آبرو و اعتبار شاکی خسارت وارد کرده باشد:

فرض می کنیم که موضوع آسیب به اعتبار و آبروی یک فرد در مورد افترا(تهمت زدن)ی رسانه ای موجود باشد، شاکی باید با یک مدرک یا شاهد ثابت کند که به خاطر این گفته های افترا(تهمت زدن) آمیز منتشر شده متحمل خسارت و زیان شده است.

چه دفاعیاتی برای مقابله با یک اتهام افترا(تهمت زدن) وجود دارد؟

حتی اگرثابت شود که متهم به شخصی غیر از شاکی جملاتی توهین آمیز درباره او گفته است، متهم می تواند با یکی از روش های دفاعی متعدد قانونی و شناخته شده از این اتهام تبرئه شود؛ این روش ها عبارتند از:

* حقیقت

یک اتهام افترا(تهمت زدن) تحت پیگیری قرار نمی گیرد، اگر ثابت شود که چنین موضوعی حقیقت دارد.

 

* رضایت

وقتی بتوان ثابت کرد که شاکی از انتشار افترا(تهمت زدن) یا جملاتی که به او نسبت داده شده رضایت دارد و یا اینکه این جملات به تحریک خود شاکی منتشر شده باشد لذا در این صورت متهم می تواند از اتهام افترا(تهمت زدن) تبرئه شود.

 

*)الویت (برتری

هنگامی که موضوع صداقت و جریان آزاد اطلاعات در مسائل مهم با مصلحت افراد برای حفظ آبرویشان در موازنه قرار می گیرد، جریان آزاد اطلاعات و صداقت بر حفظ آبروی فرد برتری دارد.

 

* تفسیر منصفانه

تفسیر منصفانه معمولا از روی رسانه ها یا سخنان افرادی که گفته هایشان در رسانه انعکاس می یابد استنباط می شود. افرادی که مسایل مربوط به منافع عمومی را از روی صداقت و بدون سوءنیت و به طور منصفانه تفسیر می کنند نسبت به افترا(تهمت زدن)ی رسانه ای مصونیت دارند حتی اگر تفسیر آن ها توهین آمیز باشد. اگرچه برای چنین مصونیتی فرد باید ثابت کند که گفته هایش به عنوان یک تفسیر بوده و این تفاسیر یک اظهار نظر صادقانه در مورد حقایق آشکاری است که وجود دارد.

 

نمونه شکوائیه تهمت و افترا(تهمت زدن) به کارمند اداره


شاکی: نام و نام خانوادگی شاکی، نام پدر، سن، شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، تابعیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملی، نشانی دقیق و درصورت امکان نشانی پیام نگار (ایمیل)، شماره تلفن ثابت و همراه و کدپستی شاکی.
موضوع شکایت: تهمت و افترا(تهمت زدن)
تاریخ و محل وقوع جرم: ذکر این موارد از جهت تشخیص مرور زمان و نیز تعیین مرجع صالح به تحقیق و رسیدگی حائز اهمیت می باشد.
دلایل شکایت:
- حضور شخص شاکی یا وکیل وی
- اصل و فتوکپی از کارت ملی شاکی
- استشهادیه
- اسامی، مشخصات و نشانی شهود و مطلعان در صورت امکان
- دست نویس عادی
- سایر دلایل و مستندات
مشتکی عنه: مشخصات و نشانی مشتکی عنه یا مظنون در صورت امکان


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

گروه بزرگ مشاورین املاک عظیمی فرامتره ,پرسش مهر 98-99,پرسش مهر,پرسش مهر 20,پرسش مهر 98 مهاجرت آسان Lina فروش ویژه مواد شیمیایی -